دانلود مداحی عربی لیش تاخر عباس باسم کربلایی - کیفیت 320 و 128 - متن و ترجمه
مداحی عربی ‒ تک آهنگدانلود نوحه جدید مداحی عربی لیش تاخر عباس باسم کربلایی
دانلود نوحه مداحی عربی لیش تاخر عباس باسم کربلایی با متن اهنگ (تکست) و دو کیفیت عالی از دانلود وان موزیک
Download New Song By : Basem Karbalaei | Lish Takher Abbas With Text And Direct Links In
متن مداحی عربی لیش تاخر عباس باسم کربلایی - کیفیت 320 و 128 - متن و ترجمه
متن موزیک لیش تاخر عباس باسم کربلایی مداحی عربی
─من البین؛ یا حسین ♫♪♫من زغری، وشاب الراس ♫♪♫من زغری، وشاب الراس ♫♪♫تانیت نادیت؛ لیش تاخر عباس؟ ♫♪♫ریته یمی یجلی؛ همی وینه عمی ♫♪♫انا یا حسین العزیزه سکنه؛ یا صیوان داری ♫♪♫اعتذر منک؛ یا بوی وادری مقبول اعتذاری ♫♪♫بسبب لن حشمت؛ عمی من العطش و بقلبی ناری ♫♪♫وراح عمی و انتظرته حتی ملیت انتظاری ♫♪♫ملیت… ظلیت… انظر و احسب لحظات ♫♪♫وتنوح هالروح؛ تقدر تصبر هیهات ♫♪♫دمعی یهمی جفنی مدمی وینه عمی ♫♪♫انتظر و القلب؛ یخفق مثل جنحان الیمامه ♫♪♫قلت لیش طلبت منه المای؛ و اخذتنی الندامه ♫♪♫هم صدق یرجع لی؛ عمی برایته وجوده و حسامه ♫♪♫ریت لا یروی دلیلیبس یرد لی بالسلامه ♫♪♫یاریت لا جیت لا منه؛ طلبت المای ♫♪♫ونیت اتمنیت لا تبرد؛ نار حشای ♫♪♫هذا هضمی؛ موتی حتمی وینه عمی ♫♪♫هاک خذ مرسال؛ منی وللقمر روح و تعنه ♫♪♫انشد علیه الشریعه؛ بلکی تسمع خبر عنه ♫♪♫ولو ان یا بوی لقیته عن لسانی اعتذر منه ♫♪♫قله یا عباس؛ ارجع ما ترید المای سکنه ♫♪♫ترجیت وادعیت یاریتک حی تلقاه ♫♪♫موجود وردود ترجع؛ للخیمه ویاه ♫♪♫وای از دستِ جدا؛ ای حسین ♫♪♫از غمت در کودکی موی سرم سفید شد ♫♪♫انتظار کشیدم… فریاد برآوردم… چرا عباس دیر کرد؟ ♫♪♫کاش پیش من میماند و غم مرا برطرف میساخت ♫♪♫ای حسین ای سرپناهِ من ♫♪♫من سکینه دردانه ی تو هستم ♫♪♫ای پدر؛ از تو مغذرت می خواهم ♫♪♫میدانم عذرخواهیِ من قبول میشود ♫♪♫چرا که من بودم؛ که از عطش از عمویم آب تقاضا کردم ♫♪♫آتش ها در دلِ من شعله ور شد ♫♪♫و چنین بود که عمویم رفت و من به انتظار او ماندم ♫♪♫آنقدر منتظر شدم؛ که از انتظار خسته شدم ♫♪♫از انتظار خسته شدم؛ پیوسته لحظه ها رو شمردم ♫♪♫و این جانِ به لب رسیده؛ فریاد می کرد ♫♪♫اشکم جاری است… چشمان خونین است… ♫♪♫انتظار میکشم ♫♪♫در حالی که قلبم مانند بالِ پرندگان؛ در حال پرپر زدن است! ♫♪♫به خودم گفتم؛ چرا از عمویم آب طلب کردم؟ ♫♪♫خود را سرزنش کردم و به شدت پشیمان شدم ♫♪♫آیا عمویم باز خواهد گشت…؟ ♫♪♫آیا علم و مشکِ آب و شمشیر او را خواهم دید؟ ♫♪♫من سیراب شدن را نمیخواهم ♫♪♫فقط میخواهم به سلامتی، پیشِ من برگردد ♫♪♫کاش به کربلا نمی آمدم… کاش از او آب طلب نمی کردم… ♫♪♫هرگز آتشِ دل، سرد نمیشود ♫♪♫این بلای عظیمی است؛ که به من وارد شده ♫♪♫مرگم حتمی است! عمویم کجاست؟ ♫♪♫ای پدر! این پیغام را از من بگیر… ♫♪♫پیشِ ماه شبِ چهارده، برو ♫♪♫از نهر علقمه درباره او سؤال کن؛ تا شاید خبری از او بگیری! ♫♪♫اگر ای پدر او را یافتی… از زبانِ من، از او عذرخواهی کن ♫♪♫به او بگو ای عباس؛ برگرد ♫♪♫سکینه دیگر از تو آب نمیخواهد ♫♪♫آرزو می کنم و دعا میکنم؛ که او را زنده بیابی ♫♪♫صحیح و سالم… سرزنده… با او به خیمه گاه برگردی ♫♪♫او رویای من است… او امیدِ من است… ♫♪♫─باسم کربلایی لیش تاخر عباس
🎹 🎹
🎻 🎻