دانلود آهنگ پویا جمشیدی و وحید اختری ناشکیب (بهترین کیفیت) + متن اهنگ
پویا جمشیدی ‒ تک آهنگدانلود آهنگ جدید پویا جمشیدی و وحید اختری ناشکیب
دانلود رایگان این آهنگ جدید با کیفیت اصلی 128 و 320 به همراه متن اهنگ از دانلود وان موزیک
Download New Music Pouya Jamshidi And Vahid Akhtari – Naa Shakib
متن آهنگ پویا جمشیدی و وحید اختری ناشکیب (بهترین کیفیت) + متن اهنگ
🎸 🎸
🎹 از درخت نشسته در طوفان/آخرین برگ هم زمین افتادزندگی بیامید ممکن نیست/من به مردن ادامه خواهم دادروی تختم نشستهام باید/این نفسهای آخرم باشدوقتی از دست میروم شاید/نامهای لای دفترم باشدناخوشم، مثل شعرهای خودم/تلخم از بغضهای تکراریخاطراتی که روز و شب شدهاند/قرصهایی برای بیداریهرشب از خواب میپرم و تورا/هرشب از روی عکس میبوسمخسته از این سکوت دردآور/خسته و ناشکیب، مایوسماز خودم دست میکشم وقتی/پرم از بغضهای وا ماندهلاشهی خاطرات بر دستم/بودنت توی کوچه جا ماندهیکنفر از حضور تو خالی/از جنون خودکشی میآموزددر تقلای ماندن و رفتن/یکنفر مثل شمع میسوزدسعی کردم به تو بفهمانم/لعنتی! گریه شانه میخواهداز قسم دادنم نفهمیدی؟/زنده بودن بهانه میخواهدخسته از خاطرات بیتاریخ/خسته از سرنوشت محتوممخسته از روزهای تکراری/رفتهای و به مرگ محکوممبغلم کن میان رویایت/بغلم کن میان بغض و شکستبغلم کن میان هر بوسه/بغلم کن که مرگ نزدیک استبغلم کن که غیر رویایت/هیچ امیدی به با تو بودن نیستبغلم کن که هیچ تقدیری/به تباهی طالع من نیستبیتو آنسوی زندگی وهم است/بیمن آنسوی خاطراتت کیست؟دور هستی و میهراسم از/سالهایی که بیتو باید زیستبند بند وجود من انگار/وقت رفتن تورا صدا می کردبغضهایم شکستهتر میگفت:/نفسم درد میکند.. برگرددر جهان لبالب از پوچی/عشق سرگرم صحنهسازی بودما دو خط، سرنوشتمان انگار/از همان ابتدا توازی بودزیر آوار آخرین دیدار/زل زدی در نگاه غمگینماز تماشای چهرهام خواندی/بیتو آیندهای نمیبینماز کنارم عبور کردی و من/خم به ابروی خود نیاوردمایستادم که دورتر بروی/بعد، یکعمر گریهات کردمکاش آن لحظهای که میرفتی/ناگهان چشم را نمیبستمدیدنت را ادامه میدادم/دل به ویرانهها نمیبستمرفتی و پشت تو خزان آمد/مثل برگ از درخت افتادمبغضها را یکی یکی خوردم/در خیالم ادامهات دادمحلقههای نشسته در چشمم/طرحی از التماس مبهم بودبیتو یک عمر مردگی کردم/زندگی بعد تو جهنم بودخواستم آرزو کنم اما/راه را روی آرزو بستیدوختم بعد تو نگاهم را/روی عکسی که عاشقم هستیوزن این خاطرات وامانده/روی دوشم چقدر سنگین استزندگی در نهایت مردن/ترسم از سرنوشت خود این است:من به پایان راه نزدیکم/شیشهی عمر من ترک دارددر سرم آرزوی محبوسیست/که به تقویم باز شک دارددر سرم اتفاق میافتد/خشم یک انتظار طولانیشاخهای در برابر طوفان/این منم در شروع ویرانیبه خودم مثل مار میپیچم/خانهام را بر آب میبینمزندهام در کمال تنهایی/زندگی را سراب میبینمشیشهها صف کشیدهاند انگار/پشت هم در مقابل آهمتو همانی که رفتهای بیمن/من همانی که «چشم در راهم»فکر کن! ایستادهای به جنون/صبرت از انتظار سر برودبه خودت ناامید سر بزنی/از تنت روح، بیخبر برودفکر کن! آخرین نفسهایت/زیر باران شبی رقم بخوردعشق یعنی که رفته باشد و بعد/حالت از زندگی به هم بخوردفکر کن! در شلوغی تهران/عصر پاییز در به در باشیشهر را با خودت قدم بزنی/غرقِ رویای یک نفر باشیمینویسم، اگرچه چشمانم/تا ابد از نگاه تو مستاندتو برو تا همیشه راحت باش/خاطراتت مراقبم هستندمن که یک عمر در خودم بودم/سینهام را به عشق آلودیرفتنت رفته رفته پیرم کرد/کاش از اول نیامده بودی 🎹